Khatere22  留言板 (211) 留言

頁:< 上一頁 1 2 3 4 5 6 7 Next > 
arya2085
13 years ago
)ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﻮﺍ ،ﻫﻮﺍﯼ ﺑﯽ ﺻﺒﺮﯼ ﻣﯽﺷﺪ.ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺍﺳﯿﺮ ﻇﻠﻤﺖ ﺟﺒﺮﯼ ﻣﯽﺷﺪ.ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﻡ ﻫﻮﺍﯼ ﺑﯽ ﺻﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ. ﺗﺎﺁﻩ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺑﺮﯼ ﺷﺪ
arya2085
13 years ago
ﭘﯿﺮ ﺭﯾﺎﺿﺖ ﻣﺎ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ ،ﯾﺎﺭﺍ "ﮔﺮﺗﻮ ﺷﮑﯿﺐ ﺩﺍﺭﯼ،ﻃﺎﻗﺖ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻣﺎﺭﺍ"ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﻮﻥ ﻣﻦﻫﺰﺍﺭﻣﻮﻧﺲ"ﻣﻦ ﺟﺰﺗﻮ ﮐﺲ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻭﺁﺷﮑﺎﺭﺍ"ﺭﻭﺯﯼ ﺣﮑﺎﯾﺖ،ﻧﺎﮔﻪ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻦﺁﯾﺪ"ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﺑﯽﺩﻭﺍﺭﺍ؟"ﺗﺎﮐﯽ ﺧﻠﯽ ﺩﺭﯾﻦ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺧﺎﺭﻫﺠﺮﺍﻥ؟"ﻣﺮﺩﻡ ﺯ ﺟﻮﺭﺕ،ﺁﺧﺮﻣﺮﺩﻡ،ﻧﻪﺳﻨﮓ ﺧﺎﺭﺍ"ﺁﺧﺮﻣﺮﺍﺑﯿﻨﯽ ﺩﺭﭘﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶﻣﺮﺩﻩ"ﮐﺎﻭﻝ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦﺑﻼﺭﺍ"ﺑﺎﺩﺻﺒﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭘﯿﺶ ﺗﻮﺭﺍﻩ،ﻭﺭﻧﻪ"ﺑﺎﻧﺎﻟﻬﺎﯼ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺑﻔﺮﺳﺘﯽ ﺻﺒﺎﺭﺍ"ﭼﻮﻥﺍﻭﺣﺪﯼ ﺑﻨﺎﻟﺪ،ﮔﻮﯾﯽ ﮐﻪ: ﺻﺒﺮ ﻣﯽ ﮐﻦﻣﺸﺘﺎﻗﯽ ﻭ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﺍﺯﺣﺪﮔﺬﺷﺖ ﯾﺎﺭﺍ)ﺍﻭﺣﺪﯼ ﻣﺮﺍﻏﻪ ﺍﯼ )
arya2085
13 years ago



دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را

.

.

.

به ميهماني گلهاي باغ مي آورد



و گيسوان بلندش را به بادها مي داد



و دستهاي سپيدش را به آب مي بخشيد



دلم براي کسي تنگ است



که چشمهاي قشنگش را



به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت



و شعرهاي خوشي چون پرنده ها مي خواند



دلم براي کسي تنگ است



که همچو کودک معصومي



دلش براي دلم مي سوخت



و مهرباني را نثار من مي کرد



دلم براي کسي تنگ است



که تا شمال ترين شمال با من رفت



و در جنوب ترين جنوب با من بود



کسي که بي من ماند



کسي که با من نيست



کسي که . . .



- دگر کافي ست.






حميد مصدق




arya2085
13 years ago
هجر تو زدرد وداغ دلگیرم کرد*اندوه غم زمان زمینگیرم کرد*گفتند که جمعه می رسی ز کعبه* این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد
arya2085
13 years ago
هر رهگذری محرم اسرار نگردد،صحرای نمکزار چمن زار نگردد.هرجا که رسیدی مکش طرح رفاقت،هرکس که به تو یار وفادارنگردد
sepehr00
13 years ago
به اونی که خیلی دوستش دارم
آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد / عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد

آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد

نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم فراموشت کنم اما نشد . . .


arya2085
13 years ago
از زندگانيم گله دارد جوانيم
شرمنده ى جوانى از اين زندگانيم

دارم هواى صحبت ياران رفته را
يارى كن اى اجل كه به ياران رسانيم

پرواى پنج روز جهان كى كنم كه عشق
داده نويد زندگى جاودانيم

چون يوسفم به چاه بيابان غم اسير
وز دور مژده ى جرس كاروانيم

گوش زمين به ناله ى من نيست آشنا
من طاير شكسته پر آسمانيم

گيرم كه آب و دانه دريغم نداشتند
چون ميكنند با غم بى همزبانيم
اى لاله ى بهار جوانى كه شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانيم

گفتى كه آتشم بنشاني، ولى چه سود
برخاستى كه بر سر آتش نشانيم

شمعم گريست زار به بالين كه شهريار
من نيز چون تو همدم سوز نهانيم

*شاعر:محمد حسین بهجت تبریزی(شهریار)
arya2085
13 years ago


کودکی، دخترکی ، موقع خواب

سخت پاپیچ پدر بود و از او می پرسید:

زندگی چیست؟

پدرش از سر بی صبری گفت:

زندگی یعنی :عشق

دخترک با سر پر شوری گفت:

عشق را معنی کن!

پدرش داد جواب:


بوسه ی گرم تو بر گونه ی من

دخترک خنده برآورد ز شوق

گونه های پدرش را بوسید

زان سپس گفت:

پدر ... عشق اگر بوسه بود...


بوسه هایم همه تقدیم تو باد !




sepehr00
13 years ago
to mesle oun gole sorkhi ke gozashtam laye daftar mesle taghdir mesle ghesmat mesle almasi ke hichki vase oun nazashte ghimat
sepehr00
13 years ago
to age baz koni panjareyi samte delat mitavan goft ke man chelcheleye lale toam mesle yek poupake sarm zade dar baresh barf sakht mohtaj be garmaye toam
arya2085
13 years ago


شریعتی درباره امام حسین (ع)





"... و حسین، وارث آدم، که به بنی‌آدم زیستن داد، و وارث پیامبران بزرگ، که به انسان، "چگونه باید زیست" را آموختند، اکنون آماده است تا، در این روزگار، به فرزندان آدم، "چگونه باید مرد" را بیاموزد!..."


مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۱۷۱




"... مردی از خانه‌ی فاطمه بیرون آمده است، تنها و بیکس، با دست‌های خالی، یک تنه بر روزگار وحشت و ظلمت و آهن یورش برده است. جز "مرگ" سلاحی ندارد! اما او ، فرزند خانواده‌ای است که "هنر خوب مردن" را، در مکتب حیات، خوب آموخته است..."


مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۱۷۰




ای زینب! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش!..... مگو که بر شما چه گذشت ؟ مگو که در آن صحرای سرخ چه دیدی ؟ مگو که جنایت در آنجا تا به کجا رسید ؟.....آری ای پیامبر انقلاب حسین! ما می دانیم. ما همه را شنیده ایم ....... اما بگو ای خواهر! بگو که ما چه کنیم ؟لحظه ای بنگر که ما چه می کشیم ؟ دمی به ما گوش کن تا مصایب خویش را با تو بازگوییم .

نجوای دردمندانه دکتر شریعتی با “پیام”بر کربلا(سخنرانی‌)



این دنیا عجیبه،تا مریض نشی برات گل نمیارن،تا گریه



نکنی نوازشت نمیکنن،تا فریاد نکشی به طرفت بر نمیگردن



تا نمیری نمی بخشنت!!

......................................................................



زندگی کوتاهتر از آن است که به خصومت بگذرد و قلبها



گرامیتر از آنند که بشکنند.فردا خورشید طلوع خواهد کرد



حتی اگر ما نباشیم...

.......................................................................



سنگینی باری که خدا به دوش ما می گذارد آنقدر نیست



که کمرمان را خرد کند بلکه آنقدر است که ما را برای دعا



به زانو در آورد.

.......................................................................



زندگی هنر نقاشی کردن است بدون استفاده از پاک کن



جوری زندگی کن که اگر به گذشته برگشتی نیازی به



پاک کن نداشته باشی.

.......................................................................



Abu1331ubaidah
13 years ago
"New"day "New"morning "New"hopes "New"plans "New"efforts "New"success "New"feelings. I pray."ALLHA"to give U a"Happy"& successful day. "Good Morning".
arya2085
13 years ago
(an yare aziz ke bi ghararash budam...asayeshe ruz va ruzegarash budam...emruz bebin che mikonad ba dele man...bichare manam ke bighararash budam
sepehr00
13 years ago
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ** * *ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ، ﭼﺸﻤﻪ ﺯﺍﯾﻨﺪﻩ ﺍﺷﮏ ،ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻡ ﺑﺴﺘﺮ ﺭﻭﺩﮐﺎﺷﮑﯽ ﻫﻤﭽﻮ ﺣﺒﺎﺑﯽ ﺑﺮ ﺁﺏﺩﺭﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺒﻮﺩChashme man , chashmeyezayandeye ashk ,Goone ambestare roodKashki hamcho hobabi bar abDar negahe to raha mishodam azboodo nabood* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ** *
sepehr00
13 years ago
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ** * *ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ، ﭼﺸﻤﻪ ﺯﺍﯾﻨﺪﻩ ﺍﺷﮏ ،ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻡ ﺑﺴﺘﺮ ﺭﻭﺩﮐﺎﺷﮑﯽ ﻫﻤﭽﻮ ﺣﺒﺎﺑﯽ ﺑﺮ ﺁﺏﺩﺭﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺒﻮﺩChashme man , chashmeyezayandeye ashk ,Goone ambestare roodKashki hamcho hobabi bar abDar negahe to raha mishodam azboodo nabood* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ** *
arya2085
13 years ago
ﻛﻮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﭼﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺭ ﮔﻠﺴﺘﺎﻧﻪ ﭼﻪﺑﻮﯼ ﻋﻠﻔﯽ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ؟ ﻣﻦ ﺩﺭﺍﯾﻦﺁﺑﺎﺩﯼ ﭘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯽ ﮔﺸﺘﻢ ﭘﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺷﺎﯾﺪﭘﯽ ﻧﻮﺭﯼ ‚ ﺭﯾﮕﯽ ‚ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﭘﺸﺖ ﺗﺒﺮﯾﺰﯼ ﻫﺎﻏﻔﻠﺖ ﭘﺎﻛﯽ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺻﺪﺍﯾﻢ ﻣﯽ ﺯﺩ ﭘﺎﯼ ﻧﯽﺯﺍﺭﯼ ﻣﺎﻧﺪﻡ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﻡ ﭼﻪﻛﺴﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩ ؟ ﺳﻮﺳﻤﺎﺭﯼﻟﻐﺰﯾﺪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﯾﻮﻧﺠﻪ ﺯﺍﺭﯼ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺑﻌﺪﺟﺎﻟﯿﺰ ﺧﯿﺎﺭ ‚ ﺑﻮﺗﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻞ ﺭﻧﮓ ﻭﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺧﺎﻙ ﻟﺐ ﺁﺑﯽ ﮔﯿﻮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻛﻨﺪﻡ ﻭﻧﺸﺴﺘﻢ ﭘﺎﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺳﺒﺰﻡ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭﭼﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻨﻢ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﻜﻨﺪ ﺍﻧﺪﻭﻫﯽ‚ ﺳﺮ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﻛﻮﻩ ﭼﻪ ﻛﺴﯽ ﭘﺸﺖﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ؟ ﻫﯿﭻ ﻣﯽ ﭼﺮﺩ ﮔﺎﻭﯼ ﺩﺭ ﻛﺮﺩﻇﻬﺮ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺳﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪﭼﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﺳﺎﯾﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﯽ ﻟﻚﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﻭ ﭘﺎﻙ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ!ﺟﺎﯼ ﺑﺎﺯﯼ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﯿﺴﺖﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻫﺴﺖ ﺳﯿﺐ ﻫﺴﺖ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻫﺴﺖﺁﺭﯼ ﺗﺎ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻛﺮﺩ ﺩﺭﺩﻝ ﻣﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﯾﻚ ﺑﯿﺸﻪ ﻧﻮﺭ ﻣﺜﻞﺧﻮﺍﺏ ﺩﻡ ﺻﺒﺢ ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﯽ ﺗﺎﺑﻢ ﻛﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺪﻭﻡ ﺗﺎ ﺗﻪ ﺩﺷﺖ ﺑﺮﻭﻡ ﺗﺎ ﺳﺮ ﻛﻮﻩﺩﻭﺭﻫﺎ ﺁﻭﺍﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻮ ﺍﻧﺪ
arya2085
13 years ago
ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺩﻟﯿﺮ،ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻭ ﺑﯽ ﻧﯿﺎﺯ ﺍﻣﺎ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﻟﯿﺮﯼ ﻭ ﻏﺮﻭﺭ ﻭﺍﺳﺘﻐﻨﺎ، ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ، ﺍﺯ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻦ. ﺯﻧﺪﮔﯽﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﻧﺠﺎﻧﺪ ﻭ ﺯﺷﺖﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺑﻠﺮﺯﺩ ﻫﺴﺘﯽ ﺗﻬﯽ ﺗﺮﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻧﯽ ﻣﺮﺍ ﺯﺑﻮﻥ ﺳﺎﺯﺩﻭ ﻣﻦ ﺗﻬﯿﺪﺳﺖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﯽﻣﺮﺍ ﺑﺘﺮﺳﺎﻧﺪ ﺩﮐﺘﺮ ﻋﻠﯽ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯﮐﺘﺎﺏ ﻫﺒﻮﻁ ﺩﺭ ﮐﻮﯾﺮ
arya2085
13 years ago
ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﺎﺑﯿﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺳﻨﺠﯿﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﺗﻤﺎﻡ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻡ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮﯼ ﺑﻮﺩﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﭼﯿﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﮐﻨﺎﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺕ ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﮔﺎﻩﺷﺒﯽ ﻫﻤﭙﺎﯼ ﭘﯿﭽﮏ ﻫﺎ ﻧﺸﺴﺘﻢﺗﻮ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺁﻣﺪﯼ ﺑﺎ ﻧﺎﺯ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻤﻨﺎﯼﻣﺮﺍ ﺩﯾﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﺷﺒﯽ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺑﺎ ﭘﻮﻧﻪ ﮔﻔﺘﻢﺩﻝ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺼﻪ ﺍﻡ ﺳﻮﺧﺖﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰﺳﺖ ﺗﻮﺷﯿﺪﺍﯾﯿﻢ ﺭﺍﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﯾﺶ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﯽ ﺳﺖﻭﻟﯽ ﺩﻝ ﺭﺍﺑﻪ ﭼﺸﻤﺖ ﻫﺪﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡﺳﺮ ﺭﺍﻫﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﯽ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮏﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﺻﺪﺍﯾﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﮊﺭﻓﺎﯼ ﯾﮏ ﯾﺎﺱﺑﻪ ﻟﺤﻦ ﺁﺏ ﻧﻤﻨﮏ ﺑﺎﺭﺍﻥﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺷﻨﯿﺪﯼ ﺑﺮﻧﮕﺸﺘﯽﻭ ﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﻧﺸﻨﯿﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﻧﺴﯿﻢ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﺁﻣﺪﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﻔﺖﺗﻮﻭ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﯾﮏ ﺑﻬﺎﻧﻪﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺭﻧﺠﯿﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﻋﺠﺐ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻏﻤﻨﮑﯽ ﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖﺑﺒﯿﻦ ﺑﺎ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﻦ ﭼﻬﺎ ﮐﺮﺩﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻧﺠﺶ ﺧﮑﺴﺘﺮﯼ ﺭﺍﻣﯿﺎﻥ ﯾﺎﺩ ﭘﯿﭽﯿﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﺗﻤﺎﻡ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﺜﻞ ﺑﺎﺭﺍﻥﻓﻀﺎﯼ ﺧﺎﻃﺮﻡ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﺸﻮ ﺩﺍﺩﻭ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺗﻼﻃﻢﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺎﺭﯾﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﺩﻟﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﯾﮏ ﺷﺐﭼﺮﺍ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﯼ ﺩﺭ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺳﺖﻭ ﯾﺎﺩﻡ ﻫﺴﺖ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﮔﻞ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺩﺍﺩﻡﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺷﺐ ﻧﯿﺎﺯﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﻦﺗﻮ ﻣﺜﻞ ﻏﻨﭽﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺘﯽ?ﺩﻟﻢ ﮔﻠﺪﺍﻥ ﺷﺐ ﺑﻮ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﯾﺎ ﺳﺖﭘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﻃﻠﺴﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﮕﺎﻫﺖ
sepehr00
13 years ago
ﺍﻣﯿﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ. ﻫﻨﻮﺯ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﯾﻢ.ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎﺗﺮﻳﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻮﻡ ﺑﺎﺯ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖﺍﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﻬﺎﺳﺖﻧﻔﺮﻳﻦ ﻫﺎ ﻭ ﺁﻓﺮﻳﻦ ﻫﺎ ﺑﯽ ﺛﻤﺮ ﺍﺳﺖﺍﮔﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺧﻠﻖ ﮔﺮﮔﻬﺎﯼ ﻫﺎﺭ ﺷﻮﻧﺪﻭ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﻮﻝ ﻭ ﮐﻴﻨﻪ ﺑﺮ ﺳﺮﻡ ﺑﺎﺭﺩﺗﻮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ ﺁﺳﻴﺐ ﻧﺎ ﭘﺬﻳﺮ ﻣﻦﻫﺴﺘﯽﺍﯼ ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻩ ﺍﺑﺪﯼﺗﻮ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﯽ ﭘﻨﺎﻫﯽﻫﺎ ﺷﻮﯼ
arya2085
13 years ago
10 ﻧﮑﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ 1- ﺑﻪ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﮐﻪﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﻪ ﺳﯿﺮﺕ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻧﮕﺮﺩ... ﺑﻪﺩﻟﯽ ﺩﻝ ﺑﺴﭙﺎﺭ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ... ﻭﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺸﺖ ﺷﺪﻥ ﺑﻠﺪﺑﺎﺷﺪ... 2 - ﻫﻮﺱ ﺑﺎﺯﺍﻥ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ... ﺍﻣﺎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺭﻧﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ... 3- ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺩﺭﺑﺴﺘﻪ ﺭﺳﯿﺪﯼ ﻧﺘﺮﺱ ﻭ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻮ... ﭼﻮﻥ ﺍﮔﻪ ﻗﺮﺍﺭﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﻮﺩ ﺟﺎﯼ ﺁﻥ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ... 4-ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ، ﻫﺪﯾﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪﺧﻮﺍﻫﯽ ﺷﺪ، ﻫﺪﯾﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ... ﭘﺲ ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮﺑﺎﺵ. .. 5- ﺷﺮﯾﻒ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﻝ ﻫﺎ ﺩﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﺁﺯﺍﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ... 6- ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﻏﭽﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﺎﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﺪ... 7- ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﺑﺮﺍﯾﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺷﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺑﯿﺎﻭﺭ ﮐﻪ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺁﺭﺍﻡ،ﻧﺎﺧﺪﺍﯼ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺳﺎﺯﺩ. .. 8- ﻫﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﯼﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺍﯼ، ﺑﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎﺋﯽ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ... 9-ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ. .. 10- ﻧﮕﻮ: ﺷﺐ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ: .. . ﺑﮕﻮﺻﺒﺢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ
頁:< 上一頁 1 2 3 4 5 6 7 下一頁 > 
聯系我們 | 博客 | 語言翻譯 | 使用條例 | 保密守則

沪ICP备06061508号
版權所有 © 2006 吾主題網    
-
加載中
無法下載此頁.